تو یه تیکه از قلب منی پس مهم نیست چقدر قهر کنیم و به هم اخم کنیم چون هم من هم خودت میدونیم بین ما تنها چیزی که عوض میشه شدت دیوونگیامونه میدونی نزدیکت بودن مثل چی میمونه مثل کاری که اردیبهشت با شکوفه های انار میکنه مثل دادن دریا به ماهی های رنگی اکواریوم مثل قطره های بارون واسه غنچه های تازه مثل کاری که نقاش با بوم سفیدش میکنه آره جون من کلمات پیش دل ما پیش پا افتاده ست برایم خیلی عمیق تر از دوستت دارمی هستی و تو طلایی ترین ادم قلب منی خیلی وقتا که با خودم به عشقی که توی دلم کاشتی فکر میکنم میگم انگاری خدا تورو مثل یه اخیش بعد از در کردن خستگی هایی که دنیا روی شونم جا گذاشته وارد زندگیم کرده تو برای من مصداق تمام نقاط امن جهانی من تو رو نه برای یکی دو روز بلکه برای یک عمر عاشقی انتخابت کردم پس میخوام یادت باشه که حتی اگه تمام دنیا مثل شبِ بی ستاره تاریک بشه توی چشممون من هنوز دلم قرصه چون ماه خودم رو روی زمین دارم منتظرت میمانم هر چقدر که لازم باشد در هر چه به تو مربوط است بینهایت صبورم امّا در عین حال تب و تابی در خونم میجوشد که آزارم میدهد از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیدهام تو قلبم را با خود داری تا وقتی که من این جهان غریب را ترک بگویم جهانی که دارد خستهام میکند تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته ام
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|